کد مطلب:50447 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:248

بهترین زمینه تربیت کمالی











بهترین زمینه ی تربیت كمالی، دریافتی درست از دنیا و تصحیح بینش آدمی نسبت بدان و

[صفحه 55]

گسستن از پستیها در زندگی این جهانی و پیوستن به والاییها در زندگی این جهانی است، یعنی انسان بیاموزد كه با هر امری از امور این عالم نسبتی اخروی برقرار كند و نه نسبتی دنیایی و چنین بینشی را در عمل تحقق بخشد و در عین زندگی و كار و تلاش و بهره مندی، از دنیای نكوهیده و بندهای آن آزاد باشد.

برای گام نهادن در مسیر تربیت فطری لازم است نگاه انسان به عالم تصحیح شود و زندگی این جهانی را وسیله بداند و از آن بدرستی توشه برگیرد. امیرمومنان علی (ع) در این باره می فرماید:

«و انما الدنیا منتهی بصر الاعمی، لا یبصر مما وراءها شیئا و البصیر ینفذها بصره و یعلم ان الدار وراءها. فالبصیر منها شاخص و الاعمی الیها شاخص. و البصیر منها متزود و الاعمی لها متزود.»[1] .

همانا، دنیا نهایت دیدگاه كسی است كه دیده اش كور است و از دیدن جز دنیا محجور و آن كه بیناست نگاهش از دنیا بگذرد و از پس آن خانه ی آخرت را نگرد. پس بینا از دنیا رخت بردارد و نابینا رخت خویش در آن گذارد. بینا از دنیا توشه گیرد و نابینا برای دنیا توشه فراهم آرد.

آنچه در گشوده شدن درهای اتصاف به كمال نقشی اساسی دارد، نوع بینش آدمی به زندگی است. فرد و جامعه ای كه می خواهد به تربیت كمالی بپردازد، ابتدا باید دیدگاه و بینش خود را نسبت به دنیا تصحیح نماید و به دركی درست از عالم دست یابد و بر آن اساس برنامه ریزی و حركت كند. پیشوای پارسایان، علی (ع) سفارش می كند كه باید دنیا و عالم بدرستی فهمیده شود و بر اساس بصیرت، زندگی این جهانی سامان پذیرد تا انسان بتواند با همه ی امور این عالم نسبتی آخرتی برقرار كند. اگر پشت كردن به دنیا، مبتنی بر تصحیح بینش آدمی نباشد ، ترك دنیا، نه تنها دردی را درمان نمی كند كه سبب تكلف و تصنعی خطرناك می شود. در این صورت با وجود تلاشهای فراوان به منظور رفتن به سوی كمال مطلق ، فقط حرص و از آدمی دامن زده می شود و انواع ریاضتهای بدعت آمیز و اعمال ریایی ظهور می كند و رویكردی دیگر به دنیا شكل می گیرد و دنیازدگی در لباسی دیگر جلوه می یابد. تربیت یافتگان الهی (اولیای خدا) به حقیقت امور توجه می كنند و بر اساس بینشی درست به عالم می نگرند و با هر امری از امور زندگی

[صفحه 56]

نسبتی اخروی برقرار می كنند. از این رو هر كاری از جانب آنان- چه بر حسب ظاهر دنیایی باشد و چه آخرتی- اخروی است. امیرمومنان (ع) تربیت یافتگان الهی (اولیای خدا) را چنین توصیف كرده است:

«ان اولیاء الله هم الذین نظروا الی باطن الدنیا اذا نظر الناس الی ظاهرها و اشتغلوا باجلها اذا اشتغل الناس بعاجلها، فاماتوا منها ما خشوا ان یمیتهم و تركوا منها ما علموا انه سیتركهم و راوا استكثار غیرهم منها استقلالا و دركهم لها فوتا، اعداء ما سالم الناس و سلم ما عادی الناس! بهم علم الكتاب و به علموا و بهم قام الكتاب و به قاموا، لا یرون مرجوا فوق ما یرجون و لا مخوفا فوق ما یخافون.»[2] .

دوستان خدا آنانند كه به باطن دنیا نگریستند، هنگامی كه مردم ظاهر آن را دیدند و به فردای آن پرداختند آن گاه كه مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند. پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند، میراندند و آن را كه دانستند بزودی رهایشان می كند، راندند. و بهره گیری فراوان دیگران را از دنیا خوار شمردند و دست یافتنشان را بربهره های دنیایی، از دست دادن (سعادت آخرتی) خواندند. دشمن آنند كه مردمان با آن آشتی كرده اند و با آنچه مردمان با آن دشمنند، در آشتی به سر برده اند. كتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به كتاب خدا دانایند. كتاب خدا به آنان برپاست و آنان به كتاب خدا برپایند. بیش از آنچه بدان امید بسته اند، در دیده نمی آرند و جز آنچه از آن می ترسند، از چیزی بیم ندارند.

امیرمومنان (ع) خود جلوه ی كامل چنین تربیتی است و می آموزد كه آدمی برای دنیا آفریده نشده است تا آن را مقصد و مقصود خویش قرار دهد و بدان دل بندد و اسیر گردد و از رفتن به مقصدی كه برای آن آفریده شده است، باز ماند. پیشوای پارسایان در تربیت فرزند خود حسن (ع) این حقیقت را بدو گوشزد كرده و فرموده است:

«و اعلم انك انما خلقت للاخره لا للدنیا و للفناء لا للبقاء و للموت لا للحیاه و انك فی منزل قلعه و دار بلغه و طریق الی الاخره.»[3] .

[صفحه 57]

و بدان كه تو برای آن جهان آفریده شده ای نه برای این جهان و برای رفتن نه برای زندگی جاودان (در این جهان) و برای مردن نه زنده بودن. و بدان، تو در منزلی هستی كه از آن رخت خواهی بست و خانه ای كه بیش از روزی چند در آن نتوانی نشست و در راهی هستی كه پایانش آخرت است.

در اندیشه ی تربیتی علی (ع) ترك دنیای نكوهیده و دلبستگیهای بازدارنده، بهترین مقتضی تربیت شمرده می شود و زندگی این جهانی گذرگاهی است كه با اندیشه ی راست و كردار درست در آن، می توان زاد و توشه ی سرای جاودان را تدارك كرد و به اسما و صفات حسنا متصف شد و به كمال رسید. از امام علی (ع ) روایت شده است كه فرمود:

«انك لن تخلق للدنیا، فازهد فیها و اعرض عنها.»[4] .

بدرستی كه تو برای دنیا آفریده نشده ای، پس بدان بی رغبت باش و از آن روی برگردان.

همچنین فرمود:

«و اعلموا للجنه عملها: فان الدنیا لم تخلق لكم دار مقام، بل خلقت لكم مجازا لتزودوا منها الاعمال الی دار القرار. فكونوا منها علی اوفاز و قربوا الظهور للزیال.»[5] .

به كاری كه در خور بهشت است روی آرید كه دنیا را نیافریده اند تا جاودان در آن به سر برید، بلكه آفریده اندش تا زود از آن بگذرید و از كردار نیك برای خانه ی همیشگی توشه فراهم آورید. پس در این جهان شتابان به كار پردازید و كرداری نیك را چون مركبان راهوار برای رفتن آماده سازید.

آنان كه به دنیای نكوهیده پشت می كنند و زندگی این جهانی را گذرگاهی به منظور كسب كمالات برای مقصدی والا می دانند، مانع اصلی تربیت را رفع می كنند و بهترین زمینه را برای شكوفایی حقیقت فطرت فراهم می كنند.


صفحه 55، 56، 57.








    1. نهج البلاغه، خطبه ی 133.
    2. همان، حكمت 432.
    3. همان، نامه ی 31.
    4. شرح غررالحكم، ج 3، ص 57.
    5. نهج البلاغه، خطبه ی 132.